دانستن مردن است

اجتماعی -فرهنگی

دانستن مردن است

اجتماعی -فرهنگی

ندای تنهایی ۳

هیچکس ویرانی ام را حس نکرد

وسعت تنهایی ام را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من

گریه پنهانی ام را حس نکرد

در هجوم لحظه های بی کسی

درد بی کس ماندنم را حس نکرد

آنکه با آغاز من مانوس بود

لحظه پایانی ام را حس نکرد

ندای تنهایی۲

هیچکس تنهاییم را حس نکرد

لحظه ویرانی ام را حس نکرد

در تمام لحظه هایم هیچکس

وسعت حیرانی ام را حس نکرد

آنکه سامان غزلهایم از اوست

بی سر و سامانی ام را حس نکرد

ندای تنهایی

هیچکس تنهایی ام را حس نکرد

وسعت ویرانی ام را حس نکرد